. در سال 2006 اتفاق مهم‎تری افتاد و آن اعتماد عمومی به گروه‎‎های مقاومت اسلامی بود. انتخابات 2006 منتهی به 61 درصد رأی به «حماس» و 39 درصد بقیه گروه‎‎های فلسطینی از جمله «فتح» شد. این واقعیت نشان داد که گروه‎‎های اسلامی، هم در صحنه عمل رژیم صهیونیستی را وادار به عقب‎نشینی از غزه کردند، و هم در پایگاه اجتماعی خودشان‎موفق شدند اعتماد مردم را جلب، و از جانب آنان به‎عنوان شایسته‎ترین طرف برای حل بحران انتخاب شوند.

«حسین رویوران» رییس کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین، «دکتر فروز رجایی‎فر» دبیر ستاد پاس‎داشت شهدای نهضت جهانی اسلام و «سید سلیم غفوری» دبیر اتحادیه بین‎المللی امت واحده، میهمانان میزگردی بودند که گفتار آن در زیر می‎آید. «فلسطین» موضوع بحث بود؛ اگرچه بهانه، حرکت کاروان جهانی الی بیت‎المقدس بود، دردی که کهنه نمی‎شود فلسطین است؛ هرکه این آتش ندارد نیست باد...   شما وضعیت فعلی فلسطین را چطور ارزیابی می‎کنید؟ وضعیت نسبت به قبل بهتر شده یا بدتر؟ رویوران: برای ارزیابی وضعیت فلسطین ناچاریم به عقب برگردیم و یک تحلیل تاریخی از وضعیت آن ارائه کنیم. نیرو‎های چپ‎گرا در دهه‎‎های 60 تا80 عمده‎ترین نیرو‎های سیاسی فلسطین بودند. سازمان آزادی‎بخش فلسطین ساختار دربرگیرنده این سازمان‎‎ها بود. در نهایت در سال 1982 در جریان حمله اسراییل، این گروه‎‎ها به تونس تبعید شده و کار مبارزه را کنار گذاشتند و راهکار سیاسی را به‎عنوان تنها راه برای حل بحران انتخاب کردند. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یک سری گروه‎‎های اسلامی شکل گرفتند که در دهه 80 اولین حرکت سیاسی خود را شروع کردند، که همان انتفاضه اول در 1987 بود. عملکرد این گروه‎‎ها بسیاری از معادلات را تغییر داد. اسراییل تا پیش از این تاریخ می‎گفت «فلسطین، سرزمینِ بدون ملت برای ملتی بدون سرزمین»؛ یعنی قائل به‎وجود ملت فلسطینی نبود. اما پس از انتفاضه، اسراییل (و اصلا همه جهان) ناگزیر از پذیرش موجودیت جامعه فلسطینی شدند. در نتیجه این حرکت یک عقب‎نشینی، و امضای «قرارداد اسلو» پیش آمد. اسلو یک راهکار حل بحران از طریق مذاکره است و در حالی‎که کسانی که در فلسطین قیام کرده بودند نیرو‎های مقاومتی بودند، اسراییل قرارداد اسلو را با گروه‎‎های سازش امضا کرد. اما در این فرآیند هم «گفت‎وگو» به شکست انجامید. در سال 2000 انتفاضه دوم شروع شد. اسراییل در سال 2005 تحت فشار انتفاضه دوم، که راهکار مبارزه قهرآمیز را در کنار مبارزه سیاسی قرار داده بود، مجبور شد از غزه عقب‎نشینی کند. این اولین پیروزی مقاومت اسلامی (یعنی همین گروه‎‎های حماس و جهاد) بود. در سال 2006 اتفاق مهم‎تری افتاد و آن اعتماد عمومی به گروه‎‎های مقاومت اسلامی بود. انتخابات 2006 منتهی به 61 درصد رأی به «حماس» و 39 درصد بقیه گروه‎‎های فلسطینی از جمله «فتح» شد. این واقعیت نشان داد که گروه‎‎های اسلامی، هم در صحنه عمل رژیم صهیونیستی را وادار به عقب‎نشینی از غزه کردند، و هم در پایگاه اجتماعی خودشان‎موفق شدند اعتماد مردم را جلب، و از جانب آنان به‎عنوان شایسته‎ترین طرف برای حل بحران انتخاب شوند. از جانب دیگر رژیم صهیونیستی شرایطی را فراهم کرد که «مقاومت» با مشکلاتی مواجه شود: ابتدا کودتایی بود که محمد دحلان انجام داد که ناموفق بود. اقدامِ دیگر این رژیم، محاصره غزه بود. در این محاصره تحول جدیدی اتفاق افتاد و آن این بود که عنصر خارجی وارد معادله شد، این عنصر خارجی عمدتا NGO‎ها بودند. این سازمان‎‎های مردم‎نهاد به‎عنوان یک بازیگر جدید از سراسر دنیا و به‎صورت کاملا سازمان‎یافته در جهت شکست محاصره غزه فعالیت می‎کردند. این نکته نشان داد که یک پتانسیل و بازیگر جدید خارج از دولت‎‎ها و گروه‎‎های مبارزه وجود دارد که به‎نفع فلسطین وارد معادله شدند. وضعیت فعلی این است که در جامعه فلسطینی این دوگانگی اصلی، یعنی تعارض گروه سازش و گروه مقاومت، همچنان وجود دارد. اما اوضاع به‎گونه‎ای است که گویا شرایط قفل شده است. از طرفی گروه سازش موفق به خروج از وضعیت فعلی نیست، چراکه اسراییل بر اشغال‎گری و تجاوز اصرار دارد. از طرف دیگر مقاومت، که در جریان جنگ 22روزه (که یک موفقیت دیگر برای این گروه بود) نشان داد که گزینه مقاومت یک راهکار همراه با دست‎آورد است، اینک با مشکلاتی روبه‎روست: یکی خرابی غزه و ناتوانی در بازسازی آن به علت شرایط محاصره (که البته با تحولات مصر وضعیت بهتر شده است)، اما بازسازی به‎طور کامل شروع نشده است. دوم این‎که در غزه به علت وجود محاصره و این واقعیت که حکومت نظامیان در مصر ادامه رژیم قبلی در این کشور و همسو با رژیم صهیونیستی است، با کمبود یا قطعی سوخت و برق روبه‎روست. بنابراین مقاومت درگیر کار‎هایی غیر از مبارزه هم شده است و این به علت شرایط محاصره، کمبود سوخت و فقری است که در غزه وجود دارد؛ و البته کاری که هنوز در مصر یک‎سره نشده است. با این حال مقاومت خود را همچنان آماده نگه داشته است و در آن درگیری که چندی پیش میان جهاد اسلامی و رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد، نشان داد که چتر گنبد آهنین و ضدموشکی اسراییل، که تصور می‎شود از این پس ابتکار عمل را در دست خواهد داشت، در حد 70 درصد و بلکه بیشتر شکست خورده است و باید از موضع استراتژیک حمایت از فلسطین از طریق دوستان دفاع کرد.   تأثیر وقایع سوریه را بر مسأله فلسطین و اتفاقات داخل این کشور و رویکرد‎های جدید گروه‎‎های مقاومت چطور ارزیابی می‎کنید؟ خانم رجایی‎فر: وضعیت سوریه یکی از مسائلی است که شرایط را بیشتر برای دولت برخاسته از حماس دشوار کرده است. آن‎‎ها منتظرند ببینند این تحولات به چه سمت و سویی میل خواهد کرد و احتمالا این‎گونه خواهد بود که امکاناتی که آن‎ها در حوزه مقاومت برای خودشان تعریف می‎کنند، محدودتر خواهد بود. بنابراین به‎نظر می‎رسد آن‎‎ها مجبورند عجالتا احتیاط‎‎ها و محافظه‎کاری‎‎هایی که در گذشته نداشتند، در برنامه قرار بدهند و این باعث تقویت «فتح» می‎شود. فشار‎ها برای سازش با فتح یا آشتی ملی، به این علت است که گروه‎‎های مقاومت احساس می‎کنند آینده مبهمی دارند. این وضعیت یک‎بار نیز سال 2000 در زمان یاسر عرفات، قبل از این‎که تن به سازش بدهد پیش آمد، و همین امر بر تصمیماتی که در آن دوره از سوی رهبران فتح یا مقاومت فلسطین اتخاذ شد، تأثیر گذاشت. در این دوره هم به‎نظر می‎رسد رفتاری که از جانب برخی به‎عنوان عقب‎نشینی حماس از مقاومت تلقی می‎شود، یک وقفه مقطعی است و امیدواریم که کمک مؤثر NGO‎ها و فعالان حامی آزادی قدس شریف بتواند وزنی به مقاومت بدهد که حتی اگر تحولات منطقه رضایت‎بخش نبود، بتواند ادامه پیدا کند و موضع مقاومت را با نیرو‎های جدیدی تقویت کنند.   به‎نظر من الآن مهم‎ترین مسأله منطقه‎ای در تحلیل مسأله فلسطین، وضعیت سوریه است که حتما باید آن را در تحلیل‎ها در نظر داشت. دیروز هم در خبر‎ها بود که یکی از مقامات اسراییل گفته که حفظ نظام سوریه در این صورت فعلی که هست (به خصوص بر روی کار ماندن شخص بشار اسد) یک شکست برای استراتژی منطقه‎ای اسراییل است. ما باید در دفاع از موضع استراتژیک حمایت از فلسطین از طریق دوستی مانند سوریه، که همواره در کنار مقاومت فلسطین قرار داشته است، دقت کنیم و بر این دفاع اصرار بورزیم. این فضا باید برای ما روشن باشد. حقوق ملت سوریه به‎جای خود باید إحیا و تأمین بشود، اما این به آن معنا نیست که دولت و حکومت فعلی از انجام دادن این کار ناتوان است و حتما باید تغییراتی در حکومت ایجاد بشود. بلکه به‎عنوان نمونه تاریخی، تحلیل تاریخ یکصد ساله اخیر ایران نشان می‎دهد که هروقت دولت‎‎های مستقل از قدرت‎‎های خارجی بر سر کار بوده‎اند، جریان،‎‎های دموکراسی‎خواهی بیشتر تقویت شده‎اند. درواقع آن دموکراسی رو به تأمین منافع بیگانگان داشت. تنها در ایران چنین نیست و به‎عنوان مثال تاریخ سقوط عثمانی را هم که نگاه کنیم، می‎بینیم حکومت عثمانی تحت عنوان اصلاحات سیاسی و دموکراسی تضعیف شد و سقوط کرد و راه برای تأسیس اسراییل باز شد. باید راهی را جست که هم اصلاحات در آن باشد و هم حفظ حکومت سوریه در تداوم همین شکل فعلی ـ‎ برای باقی ماندن مقاومت.   رویوران: در بررسی مسائل منطقه باید به‎جانب دیگر که اسراییل باشد هم پرداخت. واقعیت این است که این رژیم به دلایل متعدد در وضعیت بسیار بدی قرار دارد. در درون اسراییل شاهد جنبش‎‎های اجتماعی متعددی هستیم. نوک پیکان این اعتراضات به‎سمت ارتش و بودجه‎‎های نظامی است. یعنی مهم‎ترین عنصر تجاوزگری که ارتش این رژیم، است زیر سؤال رفته است. در بیرون هم تحولات بیداری اسلامی به‎گونه‎ای است که اسراییل را در معرض یک تحول جدی قرار داده است. زمانی که همه عناصر سیاسی در اسراییل به‎دنبال کاهش بودجه نظامی هستند، این رژیم که از مصر و اردن آسوده بود و تمام توان نظامی خودش را در دو مرز سوریه و لبنان تعریف کرده بود، احساس می‎کند برای کنترل مرز مصر باید حداقل دو لشگر ایجاد کند. این رژیم، وضعیت اردن را هم ناپایدار می‎داند. درخواست 20میلیارد دلاری از آمریکا نشان‎دهنده حجم نگرانی است که در اسراییل وجود دارد.   درباره تحولات سوریه باید گفت اسراییل الآن در تنگنای سیاسی قرار دارد، و اگر تحول در سوریه اتفاق بیفتد، اسراییل از این تنگنا خارج می‎شود و معادله منطقه‎ای تغییر پیدا می‎کند. بیداری اسلامی اکنون رابطه اسراییل با مصر و تونس و مغرب را برهم زده و محیط منطقه‎ای به زیان اسراییل تغییر پیدا کرده است. کل منطقه به دو قسمت قطب‎بندی شده است: محور مقاومت و محور سازش. ایجاد تغییر در سوریه موجب ایجاد تغییر در مقاومت خواهد شد. لذا سرمایه‎گذاری اسراییل، آمریکا، عربستان، قطر، ترکیه و... در سوریه برای تغییر در معادله منطقه است. در کشور‎هایی نظیر قطر و عربستان، نهاد‎های انتخابی وجود ندارد، در حالی‎که همین کشور‎ها در سوریه خود را طرفدار مردم و دموکراسی معرفی می‎کنند. یکی از کار‎هایی که در سوریه انجام دادند شبیه‎سازی بیداری اسلامی در آن کشور است؛ مثل تلاش برای ایجاد یک حرکت مردمی، اما شاهدیم که این تلاش هم ناکام مانده است.   ادامه دارد...




مطالب مرتبط

کاروان جهانی الی بیت المقدس

کاروان جهانی الی بیت المقدس

این حرکت جهانی با هدف معطوف سازی توجهات جهانی به مساله آزادسازی قدس شریف و مساله بازگشت آوارگان فلسطینی و همچنین جریان سازی خبری علیه رژیم صهیونیستی و مطرح کردن این رژیم به عنوان اشغالگر و ام الفساد منطقه و ایجاد هویت بین الادیانی و بین المللی حول مساله آزادسازی قدس شریف ...

|

دلیلی دیگر براثبات طائفی نبودن دول عربی !

دلیلی دیگر براثبات طائفی نبودن دول عربی !

اخیرا اتفاقی در سطح دول عربی رخ داد که بار دیگر ثابت کرد که سران کشورهای عرب اساسا رویکرد متعصبانه مذهبی یا قومی ندارند! چند سال قبل در ایام جنگ 22 روزه و پس از آن جنگ 8 روزه و 51 روزه غزه مظلوم که دولتهای عربی در مقابل کشتار بیرحمانه مردم

|

مسجد دانشگاه تهران میزبان نخبگان شیعه و سنی

برگزاری افطاری «وحدت و مقاومت» با حضور ده ها تن از چهره های فرهنگی- هنری کشور
مسجد دانشگاه تهران میزبان نخبگان شیعه و سنی

برگزاری افطاری «وحدت و مقاومت» با حضور ده ها تن از چهره های فرهنگی- هنری کشور

افطاری «وحدت و مقاومت» در شب میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام، با حضور گروه های مختلف شیعه و سنی و نخبگان مطرح فرهنگی و فعالان عرصه وحدت و جهان اسلام در مسجد دانشگاه تهران برگزار شد.

|

ما، حماس، داعش و دیگران...

تمام تلاش این نوشتار بر این است که حماس را آنگونه که هست ببینیم. ما به عنوان جمهوری اسلامی اگر نتوانیم با حماس به عنوان یک «تشکیلات قدرتمند اسلام گرای سنی مذهب فلسطینی ضد اسرائیل» - با وجود همه اختلافاتی که داریم- تعامل کنیم باید حداقل خیال خودمان را از حیث نظری راحت کنیم که ...

|

گزارشی از خیمه غزه؛ تنهای پیروز

گزارشی از خیمه "غزه؛ تنهای پیروز"

خیمه دانشجویی "غزه؛ تنهای پیروز" به همت تشکلهای دانشجویی دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه تهران و با همکاری اتحادیه بین المللی امت واحده به مدت یک هفته در محل پارک دانشجو دایر شد.

|