حجت الاسلام ابوالحسن نواب، رییس دانشگاه ادیان و مذاهب با حضور در اختتامیه پنجمین دوره آموزشی تشکیلاتی امت واحده، راهکارهای تقریب بین شیعه و سنی و ضرورت ساخت «امت واحده اسلامی» را بیان نمودند و گوشه ای از تجربیات خود در این عرصه را ذکر کردند.
پنجمین دوره آموزشی ـ تشکیلاتی اتحادیه امت واحده با حضور فعالان ایرانی وحدت و جهان اسلام از هفدهم تا بیست و دوم شهریور در اردوگاه شهید هاشمی نژاد مشهد برگزار شد.
در این دوره شش روزه اساتید شیعه و سنی ایرانی و خارجی به ارائه مباحث خود درباره موضوعاتی چون بررسی تاریخی زمینه های اجتماعی شکل گیری سلفی گری، پاسخ به شبهات وحدت از منظر سیره اهل بیت(ع)، نقش وحدت اسلامی در تجربه تمدنی مسلمین، ماهیت شناسی داعش، آخرین وضعیت منطقه و ... پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمین ابوالحسن نواب، رییس دانشگاه ادیان و مذاهب با حضور در برنامه اختتامیه پنجمین دوره آموزشی تشکیلاتی امت واحده، راهکارهای تقریب بین شیعه و سنی و ضرورت ساخت «امت واحده اسلامی» را بیان کرده و تجربیات خود در این عرصه را بیان کرد.
متن زیر سخنرانی وی است:
برای من باعث کمال توفیق و افتخار است که در پنجمین اجلاس امت واحده شرکت کنم و اگر هم فراموش کنند که ما را دعوت کنند خودجوش می آییم و امیدواریم این خودجوش بودن تا آخر حفظ شود و این کار را وظیفه می دانیم و توقعی هم از کسی نداریم. من تشکر جدی و از بن دندان می کنم از برگزار کنندگان این مراسم خیلی خوب. این برادران دارند پایه گذاری یک حرکت درست و اساسی را انجام می دهند. همچنین تشکر جدی تر می کنم از افراد شرکت کننده. چون اگر این ها جلسه تشکیل بدهند و شما نیایید فایده ندارد. رهبری با امتش به درد می خورد.
راه هم فقط و فقط همین است. یعنی راه بدیلی نداریم. وحدت و اتحاد و انسجام و تقریب و هر اسمی که رویش بگذارید هیچ چیزی ایجاد نمی شود مگر به خواست خودمان. همین طوری که انقلاب اسلامی هم انجام نشد مگر به خواست مردم. وحدت هم در این کشور بین شیعه و سنی بر قرار نمی شود مگر به خواست خودمان و خواست خودمان هم به کار فرهنگی است. یعنی زمینه هایش باید جور شود. و شما فقط خواهش می کنم که از طول راه خسته نشوید. فرانسوی ها ضرب المثل دارند می گویند وقتی می خواهید راه طولانی را با مرکب بروی، صاف ننشین که دو خستگی پیدا کنی هم راه پیمودن و هم دیدن طول راه. کج بنشین که طول راه را نبینی. همین جمع امت واحده باید به یک ایران تبدیل شود. و این چقدر مسیر طولانی ای، هیچ چاره ای هم غیر از این نداریم. من عرض کنم که اگر یک رهبر کاملاً تقریبی بخواهید الان داریم. اگر رییس جمهور تقریبی هم بخواهیم الان داریم. رییس تشخیص مصلحت کاملاً تقریبی هم بخواهیم الان داریم. رییس مجلس کاملاً تقریبی هم داریم. ولی تقریب نداریم. این نشان می دهد که تقریب از بالا به پایین نیست. نشان می دهد تقریب دستوری و ابلاغی و بخشنامه ای نیست. و هر چقدر هم افراد و اشخاص تقریبی باشند ولی زمینهٔ فرهنگی اش موجود نباشد کاری از پیش نمی رود. و نمونهٔ بارزش کشور ما است. یا نمونه دیگر، هیئت حاکمه دولت عراق است. این ها حزب الدعوه ای هستند و این حزب، رهبر فکری اش سیدمحمدباقر صدر است که در نامه اش نوشته است: ای فرزندان علی و عمر. ای فرزندان ابوبکر و حسن. ای فرزندان... یکی از ائمه شیعه و یکی از خلفای اربعه. ولی این تفکر شهید صدر بود و الان هم شاگردان فکری و فرهنگی و روحی ایشان بچه های حزب الدعوه دارند عراق را اداره می کنند. ولی تا زمینه های فرهنگی در مردم ایجاد نشود وحدتی حاصل نخواهد شد و این زمینه هم ایجاد نمی شود مگر با کار یک یک شما.
* تا کار فرهنگی و جهادی نکنید وحدت امت اسلامی شکل نخواهد گرفت
اگر یک یک شما کار فرهنگی نکنید و این کار را جهادی و جدی پی گیری نکنید، به این راحتی با بخشنامه و ابلاغیه و دستور وحدتی شکل نخواهد گرفت و مشکلی از مشکلات امت حل نخواهد شد. امت واحده در ذهن من فقط به خاطر همین خیلی اهمیت دارد. و اتفاقاً یک برادر عزیز طلبه ای که پیش من می آید و قدری در راه وحدت گام برداشته، نمی دانید چقدر شوق و شور مرا فرامیگیرد که حرکت دارد راه می افتد. اصلا هم ناامید نمی شوم و فکر نمی کنم این تعداد که نسبت به هفتاد میلیون ایرانی تعدادشان کم است.
نگاه می کنم به اینکه مگر در سال 42 که انقلاب امام (ره) آغاز شد چقدر پای کار بودند؟ همین الان که علما دارند مرحوم می شوند، معلوم نیست در آن روز سن شان از برادران طلبه حاضر در اینجا بیشتر بوده باشد. مثلا رهبر انقلاب در 42، 24 سال شان بوده است.
ولی نهضتی شروع شد وادامه یافت و کار شد و به نتیجه رسید و نتیجه اش را همگی دیدیم. راه فرهنگی راهِ دور و دراز و سخت و انرژی بر، ولی نتیجه ده است. محصول کار فرهنگی سخت و زمان بر است ولی به نتیجه می رسد.
شما هم الان به جمعیت کم تان نگاه نکنید ولی به شرطها و شروطها؛ شرطش این است که این جمعیت کم عزمش جدی باشد. اگر این جمعیت کم عزمش جدی باشد به نتیجه می رسد. من خودم زندگی طلبگی خودم را می بینم. الان 44 سال است طلبه هستم. حداقل هم 30 سال است که به طور جدی در مسیر وحدت قدم برداشته ام. روزهای بسیار بسیار سختی بر من گذشته است. الان که خیلی بلبل زبان شده ام و زبانم باز شده با توجه به شرایط زمان و اینکه آقای ظریف می گوید بزرگ ترین مسئله امنیتی جهان معاصر، مسئله شیعه و سنی است. دیگر هیچ جا جنگی نیست مگر در خاور میانه. در هیچ قاره ای دیگر. جنگ حاضر در خاورمیانهٔ عربی و غرب آسیا در پاکستان و افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و بحرین است با محوریت شیعه و سنی. موضوع اصلی بحث همین شیعه و سنی است.
* رهبری در سن 19 سالگی در کوچه های نجف دنبال دفتر اخوان بوده اند که با اخوان المسلمین آشنا شوند
امنیتی ترین مسئله جهان الان این است. مسئله شیعه و سنی مسئله ای است که همه دنیا را الان به خودش مشغول کرده است و این مسئله راه حلّ قطعی، جدی، فوری و دستوری ندارد. شما دیگر رهبری از آیت الله خامنه ای، تقریبی تر سراغ نخواهید داشت. کسی از ذهن ایشان فعال تر نیست. در 19 سالگی در کوچه های نجف دنبال دفتر اخوان بوده اند که با اخوان المسلمین آشنا شوند. ذهنی در این حد از فعالیت. از نجف به بغداد می آید که دفتر اخوان را پیدا کند. رهبری از این تقریبی تر نمی یابید. این دولت هم که سر کار است، با شعار همکاری اقوام و فرق و مذاهب و... سرِ کار آمده است
اما هیچ معجزه ای هم صورت نمی گیرد، چون این کار به یک زمان طولانی و یک همت و عزم جدی نیاز دارد. ولی مسیر تبدیل فکری یک جامعه به جامعه ای که همه گستره اش را وحدت فراگیرد طولانی ای است و باید عزم جدی داشت. من تئوری های پیش رو برای تقریب را برایتان بیان خواهم کرد.
6 راه برای تقریب پیشنهاد شده است. ما به آن می گوییم جریان شناسی تقریب. ما با کدام اصل تمسک کنیم و تقریب را با کدام پشتوانه ایدئولوژیک پیش ببریم؟ این راه ها را باهم مرور می کنیم.
*راه حل سکولار بودن و پلورالیستی و بلامذهبی برای تقریب راه حل درستی نیست
بعضی ها برای راه حل تقریب، سکولار شدن را پیشنهاد کرده اند. گفته اند اگر دولت ها سکولار باشند مسئله تقریب حل می شود. مثال هم می زنند. مثلا در مصر حسنی مبارک که دولت سکولار بود دعوای شیعه و سنی نبود و به محض آنکه مرسی ایدئولوژیک بر سر کار آمد دعوا شروع شد، راست هم می گویند. شاهد عینی آن من هستم. 9 بار مصر رفته ام. 8 بار در زمان مبارک، که کسی از گل نازک تر به ما نگفت. زیارت هم رفتیم و چیزی نشد ولی در زمان مرسی هم زیارت رفتیم، دم در راس الحسین به ما فحاشی کردند. و سوالات بی ربط پرسیدند.
این همان ایامی بود که شیخ الازهر آن سوالات را از آقای احمدی نژاد پرسید. همان دفتردار شیخ الازهر که خودش اهانت دیگری بود. بیانیه ای خواند و حرف هایی زد که می دانید.
در زمان قذافی هم کسی در لیبی به تشیع اهانت نمی کرد، در زمان بن علی در تونس هم همین بود. چون حکومت ها سکولار بودند. یک راه حلی که پیشنهاد می شود این است که سکولار باشید تا تقریب را برقرار کنیم.
ما عرض می کنیم که این راه حل درستی نیست. دلیلش این است که سکولاریسم می خواهد اصل حاکمیت دین از جامعه را بزداید و اصل حاکمیت دینی را خدشه کند و اگر قدرتمند شود نه شیعه را می گذارد نه سنی را. در نهایت با حکومتی مثل حسنی مبارک دین تقویت نمی شود بلکه بی دینی و بی اخلاقی و بی عفتی مرسوم می شود.
پس ما این تئوری برای حل مسئله شیعه و سنی را قبول نداریم چون در نهایت با اصل دین مخالف است و آن را نابود خواهد کرد.
راه حل دوم، جریان پلورالیسم است یعنی همه به نجات می رسند. کسی حق نیست و کسی روی حقانیت خودش تکیه نکند. کسی این ادعا را نداشته باشد. پلورالیسم دینی یعنی همه ادیان حقند و طرق وصول الی الله هستند یا اینکه بگوییم درون دین، همه مذاهب حقند. نه شیعه نه سنی نگوید من حق هستم و تاکید بر حقانیت نکند.
این راه هم برای حل مشکل درست نیست، چون نهایتاً به این می رسد که کسی انگیزه دفاع جدی از عقاید خودش نداشته باشد و به بی خاصیتی همه می انجامد. در حالی که ما معتقدیم شیعه، شیعه باشد و سنی سنی بماند و به افکار و عقایدش عمل کند ولی به جایی هم لطمه نخورد. این هم یک تئوری است که این هم رد می شود و موفق نیست.
گروه دیگری می گویند اسلام بلا مذاهب داشته باشیم. در مصر هم کتاب برایش نوشته شده و هم طرفدارانی دارد. ابراهیم شلکه کتاب اسلام بلا مذاهب را نوشته است و می گوید اسلام وُلِدَ بلا مذاهب. حالا هم نباید مذهب داشته باشیم. همان طور که در زمان پیامبر (ص) یکی بودند الان باید مذاهب حذف شوند. این راه هم عملی نیست. برای اینکه از سال 150 هجری در زمان فوت جناب ابوحنیفه، 1300 سال است که اهل سنت بر مبنای تفکر ایشان زندگی و اقامه واجبات کرده اند و بعد از این مدت طولانی دیگر این برگرداندنی نیست. به هم زدن 8 مذهب رسمی زیدی و ظاهری و اباضی و جعفری با مالکی و شافعی و حنفی و حنبلی، مقدور و ممکن نیست.
کی می تواند این مذاهب را به هم بزند؟ این کار اصلا ممکن نیست که بیاییم بگوییم مذاهب را برچینیم برای اینکه ما می خواهیم تقریب برقرار کنیم. این امکان اجرا ندارد.
*مهمترین راه حل تقریب چیست؟
سه راه حل دیگر هست که این سه راه حل، یکی قابل پذیرش است ولی دو راه دیگر راه اصلی نیستند.
یکی بر آزادی اجتهاد تکیه می کند. شما چطور می گویید دو مجتهد شیعه که فتوای متفاوت دارند، هر دو را می گویید معذوریت دارند و معذورند عند الله؟ اولی می گوید وقت غروب آفتاب نماز بخوانید، مثل آقای بهجت. دومی می گوید مغرب لازم است مثل بقیه. یا در دیگر مسائل اختلافی میان مراجع. بعضی از علما مثلا می گویند نماز سوره لازم ندارد و حمد کافی است یا.... از این اختلافات زیاد است از اول هم بوده است. همین طور که این مجتهد شیعه معذور است چون روی قواعد و اصول استنباط کرده است، آن یکی هم معذور است، همین گونه فقیه اهل سنت هم چون روی مبانی استنباط کرده است گرچه فتوایش متفاوت است ولیاو هم معذور است. این یک راه حل پیشنهادی است. این راه نسبتاً پذیرفته شده است.
ولی چون ما در مبانی هم حرف داریم، اختلاف سر جایش باقی است. شیعه اصلا قیاس و استحسان و مصالح مرسله و سدّ ذرایع و فتح آن را حجت نمی داند و اهل سنت آن را حجت می داند. این راه پس کافی نیست ولی نزدیک کننده اذهان به هم هست.
راه پنجم این است که تقریب بر اساس ضرورت رخ دهد. چون دشمن مشترک داریم، و مورد هجوم دشمن مشترک هستیم با هم کنار بیاییم و وحدت برقرار کنیم. چون دشمن مشترک داریم که اجازه نمی دهد ما زندگی درستی داشته باشیم. برای اینکه غزه ما مسلمانان زیر آتش و خون دارد نابود می شود و باید به داد غزه و مسلمانان برسیم و غمخوار آنان باشیم. در اینجا سوال می شود که اگر امریکا نبود و دشمن مشترک نبود باید به جان هم بیافتیم؟ اگر بگوییم راه حل تقریب همین دشمن مشترک است، و ما چون دشمن مشترک داریم با هم تقریب می کنیم و اگر دشمن مشترک نداشتیم نیاز به تقریب نداریم همین می شود. ولی پاسخ این است که اگر دشمن مشترک هم تمام شد نمی توانیم به جان هم بیافتیم و شمشیر به روی هم بکشیم. پس این راه هم منطقی و حلال مشکل نیست.
آخرین و بهترین و به نظر ما مفید ترین راه حل تقریب، راه حل قرآنی است. اصلا امت واحده یک اصل قرآنی است. خدای واحد، پیامبر واحد، و امت واحد. ان هذه امتکم امة واحده و انا ربکم فاعبدون. (یا فاتقون که در آیه دیگری است.) اینکه ما امت واحده باشیم، اصلا یک اصل قرآنی است و مقطعی و تاکتیکی نیست. مبتنی بر ضرورت زمان نیست. اصول مسلم ما خدای واحد است و پیامبر واحد و امت واحد. و آن قدر که پیامبر اسلام نگران امتش بود و روایت صحیح السند در فریقین رسیده است که بزرگ ترین مسئله برای پیامبر و بزرگ ترین نگرانی ایشان امتش بود که امت من بعد از من چه خواهد شد. و امت واحده اصل قرآنی است. و این جزو اصول مسلم و به رسمیت شناخته شده است. و همین طوری من در ذهنم مرور می کنم ده ها روایت داریم که در آن «امة محمد» وارد شده که امت پیامبر ص یکی از اصلیترین و اساسی ترین بناهای اسلام است.
«بنی الاسلام علی کلمتین. کلمة التوحید و توحید الکلمة» اگر امت واحده نباشد، پیام رسول الله منتشر نمی شود. کلام خود پیامبر، که اصل کلامش توحید است، در جامعه حالت تحقق پیدا نمی کند. و اگر امت شکل نگیرد صدتا پیامبر هم باشد، اگر امتی تابع نداشته باشد، کی پیام توحید را ابلاغ کند و پیام خدا را برساند و بنای جامعه را محکم کند؟ بنابراین ما معتقدیم از 6 راه حل پیشنهادی برای تقریب یک راهش اساسی است. یک راهش راهِ جدی است. و آن امت واحده است. این اصل، مثل بقیهٔ اصول یک اصل قرآنی است که باید به آن تمسک کرد. این دیگر مقطع و تاکتیک و زمان و دشمن مشترک و... حالی اش نیست. بلکه باید این اصل قرآنی مثل بقیه اصول قرآن اجرا شود. مقام معظم رهبری یک تعبیر عجیبی دارند می فرمایند اگر کسی صدایی غیر از صدای وحدت پخش و منتشر کند، شک نکنید که مزدور بیگانه است. شک نکنید که آبشخوری غیر از آبشخور اسلام دارد و شک نکنید که این خواسته یا نا خواسته با علم یا بدون علم، با آگاهی یا نادانسته در خدمت دشمن اهداف و افکار و مقاصد دشمن است.
یعنی کسی که وحدت امت را می شکند، این دقیقا مثل کسانی است که قبل از انقلاب بودند و شروع کردند با مفهوم توحید بازی کردن. کتابی نوشتند به نام کتاب توحید که صاحبش هم اعدام شد (عاشوری) که تهِ آن شرک در می آمد. یعنی دقیقا مثل بازی کردن با مفهوم نبوت است. بازی کردن با سرنوشت امت و امت واحده است، که مثل بازی کردن با سایر مفاهیم اساسی است که رهبری فرمودند که شک نکنید که عامل بیگانه و تحت تاثیر افکار بیگانه است.
* امت واحده یک اصل قرآنی و یک تکلیف ضروری است و نه یک اصل گذرا که در زمان دیگری منحل شود
بنابراین امت واحده اصل قرآنی است و تقریب و وحدت بر اساس امت واحده شکل گرفته که این یک اصل قرآنی است بر اساس یک تکلیف ضروری و نه یک اصل گذرا که در زمان دیگری منحل شود. مهم ترین اصل برای اسلام، توحید، نبوت وامت است. و ائمه علیهم السلام هم پاسدار این امت رسول الله ص بوده اند. روایاتی که از ائمه ع داریم، می بینیم بالا ترین حرص و ولعشان بر حفظ امت بوده است. شرکت در نماز جمعه و مراسم و عزا و شادیشان. همان کاری که یک برادر شیعه با برادر شیعه خودش می کند و در عقد اخوت با هم می بستند، همین مفهوم را در مسئله روابط شیعه و سنی هم باید رعایت کرد.
امروز به نظر من شکننده ترین زمان از آغاز صدر اسلام تاکنون در مسئله روابط شیعه وسنی است. هیچ وقت شرایط ما این قدر حساس نبود. چرا احتیاج پیدا کرده ایم که بیگانگان مسئله را حل کنند؟ آمریکا در منطقه اجلاس تشکیل دهد و در اینجا برای حل مسئله داعش و طالبان و القاعده و مسائل داخلی جهان اسلام خیمه بزند.
چقدر شما فکر می کنید باید کار کنیم چه شیعه و چه سنی که بتوانیم اذهان را تغییر دهیم؟ برادران اهل سنت هم هستند و رودربایستی نداریم. می دانند برادران مان که در جمعیت خودشان مشکل دارند تا این روابط را حل کنند و ما هم در میان شیعیان مشکل داریم تا این را حل کنیم. تعارف با هم نمی توانیم بکنیم. هر دو مشکل جدی داریم. چون من هم از صمیم و واقع داخل اهل سنت خبر دارم چون مانع و حجابی بین من و آن برادران نیست. و هم از وضع داخل خودمان خبر داریم.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. الان داعش کمی به دادمان رسیده که فهمیده ایم قصه جدی است و اگر به همدیگر کمک جدی نکنیم مشکل مان حل نمی شود و نمی توانیم مشکل خانواده و امت رسول الله (ص) را حل کنیم و نمی توانیم به امت واحده ای برسیم که بتواند مشکلات جهان اسلام را حل کند. پس عزم جدی و کار مستمر و کار فرهنگی جدی می خواهیم که به این نتیجه برسیم و الا وضع جهان اسلام از اینکه هست بد تر هم خواهد شد.
این شانسی بوده که اتفاقی افتاده که خدا در جوانی به شما الهام کرده که به داد این مشکل برسید. وقتش هم همین وقت سن شما است. یکی گفت اشکال امت واحده این است که دوستان خیلی جوانند. ولی من گفتم امتیازش همین است. این یعنی خیلی انرژی داشتن و خیلی قدرت حل مشکل داشتن. و الا سن آدم که گذشت دیگر فرسوده می شود و قدرت حل مشکل را نخواهد داشت.
این عرایض من. دوستان هم چند دقیقه ای سوالی اگر دارند در خدمتیم.
*گفت و گوی ادیان، اصلی قرآنی است
- سوال: همان طور که شما در حوزه ادیان هم کار می کنید می خواستم بدانم آیا تقریب با ادیان دیگر هم نیاز است؟ به چه کیفیتی؟
- جواب: ما در مورد ادیان می گوییم گفت و گو. گفت و گوی ادیان، اصلی قرآنی است. تعالو الی کلمة سواء بیننا و بینکم. روی نقاط مشترک بیایید تکیه کنیم. در این دنیای بحران زده با همه ادیان نقطه مشترک زیاد داریم. خانواده و اخلاق و صلح و محیط زیست برای همه ادیان مهم است. حفظ حقوق انسان ها برای همه ادیان مهم است. اگر روی همین 7-8 نکته تکیه کنیم خیلی مشکلات بشریت حل می شود. ولی به آن تقریب نمی گوییم. بلکه می گوییم گفت و گو بین ادیان و تکیه بر نقاط مشترک. ما با بودایی ها هم سال گذشته مذاکره کردیم که شما که می گویید به بشریت نباید آسیب رساند چرا اجازه می دهید در میانمار بر مردم چنین ظلمی کنند؟ از آن ها استمداد کردیم برای حل مشکل آنجا. گفتیم طبق شعارهای شما نمی توان خانه های انسان ها را با انسان های درون شان سوزاند یا آن ها را کشت. درخواست کردیم و بی نتیجه هم نبود. با رهبران و اساتید دانشگاه شان و نخست وزیر سریلانکا و... صحبت کردیم که نباید بر مسلمانان فشار بیاورید. این یعنی تکیه بر نقاط مشترک. یا مثلا در کنوانسیون پکن می خواستند سقط جنین را قانونی کنند. ما و کاتولیک ها مشترکا با هم همکاری کردیم – که در دید هر دویمان این کار اشکال دارد- و یک سری چیز ها را نگذاشتیم تصویب شود. یا مثلا همه ادیان با بی نظمی و بی اخلاقی و بی قانونی مخالفند.
- سوال: شما 6 رویکرد در رابطه با تقریب فرمودید. ولی آیا الگویی هم برای تقریب وجود دارد؟ منِ دانشجو الگو می خواهم. سوال بعدی اینکه همزمان تبلیغ با تقریب یا تقریب یا تبلیغ، یا تقریب همزمان با تبلیغ؟
- الگو هم در صدر اسلام و هم الان بسیار است. مثلا یکی از الگو های همزیستی خودِ ایران است، و لبنان و سایر کشورهای جهان و مخصوصا الان در اروپا. من ماه رمضان در بلژیک تبلیغ بودم. خیلی راحت در مسجد، امام جماعت شیعه بود و اقتدا کنندگان اهل سنت بودند یا بالعکس. در اروپا و امریکا و... تقریبا دعوای شیعه و سنی به حداقل می رسد. زندگی مسالمت آمیز که در اکثر کشورهای جهان هست. 56 کشور اسلامی داریم که همه دارند با هم زندگی می کنند مگر در 10 کشور فوقش که مشکل داشته باشند. یا در ترکمنستان یا ترکمن های گلستان که آرام ترین زندگی های مذاهب را دارند. در 14 قرن شیعیان و اهل سنت باهم زندگی کرده اند و خیلی وقت ها اهل سنت از کیان و موجودیت شیعیان دفاع کرده اند. علامه جعفر مرتضی می گوید در طول قرون شیعیان مهمان اهل سنت بوده اند. در 4 کشور شیعه اکثریت دارد و در بقیه کشور ها، شیعیان مهمان اهل سنتند و در طول تاریخ مسالمت آمیز زندگی کرده اند. اتفاقا الان یک سری مشکلات به خاطر به ثمر نشستن تلاش های حکومت های استعماری به ثمر نشسته است. مثلا یک جایی که وضعیت شیعه و سنی خیلی بد است، در هندوستان است. در لکنهو هنوز بین شیعه و سنی درگیری هست. الان که دوستان رفته اند تحقیق کرده اند می بینند این ثمرات برنامه ریزی استعمار انگلیس در زمان حاکمیت در هند بوده است. پلیس از کسانی که برای اهانت به یکی از خلفای راشدین جشن می گرفتند محافظت می کرد، خب این یعنی چه؟ یعنی تحت الحفظ پلیس انگلیس مراسم اهانت به یکی از خلفا برگزار می شده و الان هم تحت الحفظ پلیس هند. این دیگر میراث کی است؟ کی می تواند شک کند در حضور رسمی انگلیس در حفظ برنامه های تفرقه افکنانه.
شما می دانید ارتش عثمانی دو سال وین را در محاصره داشت. اتریشی ها دست به دامن انگلیسی ها شدند که دو سال است در محاصره ایم فکری کنید. راه حل انگلیسی ها این بود که جنگی را بین ایران صفوی و حکومت عثمانی بندازند که جنگ چالدران بود، که عثمانی ها مجبور شوند ارتش شان را از دولت اتریش منتقل کنند به سمت ایران و در آنجا بجنگند. این راه هم جواب داد و اتریش از محاصره نیروهای عثمانی در آمد. بنابراین استعمار در این زمینه کار فعالی کرده است.
*تبلیغ را آغشته با تقریب باید دنبال کرد
ولی در مقابلش هم نمونه های مسالمت آمیز در کشور ها زیاد است. یک نمونه دیگر، خودِ ترکیه است. امروز شیعیان در استانبول هیچ مشکلی ندارند. البته یک اختلاف نظری در مسئله سوریه با اردوغان داریم، ولی خودِ ایشان در مراسم عاشورا هم سخنرانی می کند. پس نمونه زیاد است.
اما مسئله دوم، به نظرم هم باید تبلیغ کرد آغشته با تقریب، و هم باید تقریب را تبلیغ کرد. تبلیغِ اسلام اعتدالی و تشیع اعتدالی خودش یعنی تبلیغِ از تقریب و دامن زدن به تقریب. هر کس اسلام را بر ممشای رهبری تبلیغ کند و بگوید اهانت به امهات مومنین و خلفای راشدین و مقدسات اهل سنت حرام است، این تبلیغِ تشیع اعتدالی کرده است و هر اهل سنتی هم همین طور تبلیغ کند، کار درست می شود. البته دفاعی از اهل سنت کنم.
من سراغ ندارم با همه سفرهای زیادم، که به مقدسات ما [شیعیان] اهانت کند. من سراغ ندارم اهل سنتی که به مقدسات تشیع اهانت کند. ممکن است داعشی ها یا... کاری از این قبیل کنند. ولی اهل سنت، این جماعت یک میلیارد و چند صد میلیون نفری، تقریبا همه شان به هیچ یک از مقدسات شیعه اهانت نمی کنند. نه تنها این، که احترام هم قائلند.
به حضرت زهرا (س) به عنوان دختر پیامبر(ص) با احترام کامل می نگرند. به امام حسن و امام حسین(ع) به عنوان نوه پیامبر(ص) احترام کامل می گذارند. ابوحنیفه برای امام حسین(ع) روضه می گرفت. اگر بخواهم مواردی که ائمه مذاهب اربعه چقدر به اهل بیت(ع) احترام می کردند بسیار می شود. احمد بن حنبل می گوید کم کم بر اثر تبلیغات بعضی داشتند فراموش می کردند ملت که امام علی(ع) امام چهارم هست. انا صاحب التربیع. من این را تبلیغ کردم. شافعی شعر های بسیاری دارد. مالک شاگرد امام صادق(ع) بوده و ابوحنیفه گفته لولا السنتان لهلک النعمان. اینان به دوستی با اهل بیت(ع) افتخار می کردند. ابو حنیفه شاگردان و فرزندانش را برای دفاع از زید بن علی بن الحسین فرستاد و پول برایش فرستاد و دو بار قاضی القضاتی حکومت عباسی را نپذیرفت و به زندان افتاد و در بار دوم بر اثر شکنجه از دنیا رفت. ابوحنیفه گفت اگر از من حکمی نیافتید به صحابه رجوع کنید و اگر نشد به کبار از آن ها رجوع کنید و اگر باز هم اختلاف شد به عشره مبشره رجوع کنید و اگر نشد به... و اگر نشد و بین نظر من و نظر علی بن ابیطالب به دو نظر رسیدید به نظر او عمل کنید.
* مفتی بزرگ وهابیون گفت بهترین صلوات، صلواتی است که شیعه می فرستد
یکی از ارکان نماز در نزد شیعه و سنی صلوات بر محمد و آل اش است. و از بن باز شیخ سعودی پرسیدند که بهترین صلوات چیست – چون 7-8 نسخه دارد- او می گوید بهترین صلوات، صلواتی است که شیعه می فرستد. بنابراین به نظرم آنقدر مشترکات زیاد است که کار راحت می شود. ولی حیف که دشمن و استعمار پیر انگلیس 500 سال برنامه ریزی کرده که به امروز برسد تا غده های چرکین بیرون زند.
- سوال: من سپاسگذاری می کنم از نگاه منصفانه و روحیه مجاهدانه تان. یک آسیبی که در بین علما است برای تقریب، بحث عوام زدگی آن ها است و هم عوام در پدیده ای پیچیده خواص زده اند و هم خواص عوام زده اند. چون مردم علمای مذهبی را پاسدار مذهب می دانند مطالبات مذهبیشان را به سمت آنان سوق می دهند و چون علما فکر می کنند باید پاسخگو باشند به همان شکل آن را بر می گردانند. البته این تحلیل من است. به نظرتان راهکار در آمدن از این فرایند چیست؟
- مثالی می زنم. مثال تشبیه معقول به محسوس، چون وحدت و... ذهنی و معقول است. مثال محسوس و عینی اش این است که وقتی با دشمنی در حال جنگ هستید، از زمین تا آسمان تا 3 کیلومتری زمین، در لایه های مختلف آتش به سرِ دشمن می زنید. از کلتی که 30 متر برد دارد فرماندار نظامی بسته است، تا کلاش که بردش بیشتر است تا قناسه و توپ 44 و توپ 110 و تانک و توپخانه و موشک اسکاد و.... در تمام لایه ها باید یک آتش برقرار کرد تا پیروز شد. این مثال برای نزدیک شدن ذهن است. در جنگ از موشک اسکاد با برد 3000 کیلومتری استفاده می شود تا کلت 20 متری.
الان هم یک جبهه فرهنگی هستیم در مقابل دیگرانی که در این جبهه مقابل مان هستند. ما از یک جمله و یک روزنامه و سایت و خبر نامه و فتوا و... غفلت نکنیم. از هر راه ممکن. عوام یک گروه تاثیر گذارند، خواص هم یک گروه تاثیر گذارند. بین این دو هم شبه روشنفکرانند که تاثیر دارند. همه طبقات اجتماعی باید روی شان کار شود. پیش مرجع تقلید باید رفت و مشکلات را گفت. پیش بقال سر کوچه هم باید تقریب را جا انداخت. هیچ کس نمی تواند بگوید مخاطب من یک قشر خاص باید باشد.
من جلسات تقریبی دانشجویی می روم، برای فوق دیپلم و دکترا و مردم عادی و... هم برای تقریب و وحدت صحبت می کنم. همه ما وقتی با همه وجود برای همه اقشار کار کنیم کار پیش می رود. خیلی هم کم هستیم. هم باید روی عوام کار کرد که جامعه عوام زده نباشد. هم باید روی خواص کار کرد که جامعه را بیدار کرد. هم بین این دو باید کار کرد. هم اردو های بچه های دبستان و دبیرستان و طلاب و دانشجویان و فضلای حوزه و دانشمندان و مراجع حوزه و... باید برگزار شود. همه اقشار باید هدف ما باشد.
- سوال: در مورد اصل بحث وحدت اینجا بسیار بحث شده، ولی می خواستم ببینم شما که رییس دانشگاه ادیان هستید، یک بحث شسته رفته در مورد فاکتورهای امت واحده و روش تقریب، که از قرآن و منابع در آمده باشد ارائه دهید که مبنای کار باشد. آیا چنین چیزی را سراغ دارید؟
-جواب: به نظرم شما یک دور منشورات دار التقریب را نگاه کنید و در آن کتاب های مورد نظرتان را پیدا کنید. دار التقریب از اطراف مختلف مسئله را بحث کرده است. کتاب های مختلفی دارد. فهرست انتشارات را ببینید و باید ببینید نگاه مورد نظر شما کدام است. نگاه فقهی مثلا در باره اش چند کتاب دارند در مورد آیت الله بروجردی و شیخ شلتوت. نگاه کلامی و.... 50 جلد احادیث مشترک را در آورده اند. روی افراد بزرگ تقریب را کار کرده اند.
من خودم یک کتاب خوبی از آن ها سراغ دارم، کتاب وحدت از دیرباز تا دیروز، نوشته دکتر امیر اردوش که کتاب بسیار خوبی است. اگر نگاه ائمه معصومین ع را بخواهید بدانید، ما در دانشگاه ادیان کتاب وحدت از دیدگاه ائمه معصومین ع را چاپ کرده ایم.
کتاب جامع هم نیست. هر کسی از یک جنبه بحث کرده. بحث سیاسی یا کلامی یا فقهی یا.... ولی به نظرم مجموعه این کتب بحث را کامل پوشش داده و مشکل ما الان کتاب و مطلب نیست. مشکلمان راه انداختن موتور خاموش افراد است. موتور همه در این زمینه خاموش شده است. واقعا روشن کردنش سخت است ولی اگر کسی در این راه افتاد، آن قدر پیش می رویم که انسان دلش نمی آید دست بردارد.
- سوال: چرا نهادهایی مثل معاونت تبلیغات و دفتر تبلیغات و... معاونت تقریب ندارند؟
- جواب: دفتر تبلیغات، صد ها کتاب تقریبی چاپ کرده است. انتشارات بوستان کتاب. سازمان تبلیغات هم مثلا دو جلد فقه مقارن آقای جناتی را چاپ کرده است. این سازمان هم معاونت بین الملل داشت که کار تقریبی می کردو با سازمان فرهنگ و ارتباطات که کلاً کارش تقریبی است ادغام شد. مجمع جهانی تقریب هم که کلا کارش همین است.
شاید آن نهاد ها فکر می کنند اگر معاونت تقریب بزنند دخالت در کار مجمع جهانی تقریب است. اگر صد تا امت واحده در میان مردم کار کند و ایجاد شود، اندازه ده تا از این سازمان ها برد دارد.
شما به درستی می گویید تقریب را باید از تئوری به عمل تبدیل کنیم. ولی این کار من و شما است. منِ طلبه به فکرم افتاد دانشگاه ادیان و مذاهب درست کنم. الان با افتخار می گویم 600 دانشجوی دکتری و 2000 فوق لیسانس داریم که 86% از آن ها طلبه اند.
خانمی از افراطیون شیعه آمد گفت به من گفته شده بود بیایم دانشگاه شما را به هم بزنم و برای همین آمدم. ولی الان خودم که در یک جلسه می روم تا خانم جلسه ای می خواهد خلاف وحدت چیزی بگوید، من بر خلافش حرف می زنم. هر کس ضد وحدت چیزی بگوید، من مخالفت می کنم. (یکی از بحران ها در این زمینه، خانم جلسه ای های ما هستند. چون حرفهای ضد وحدتی زیاد می زنند و اصلا از جمله برای همین، خانم ها را در دانشگاه بسیار وارد کرده ایم که جای آقایان را هم دارند می گیرند!). در همه زمین ها باید کار کنیم و در همه لایه ها باید آتش فرهنگی بریزیم. برای اقناع افراد، در همه لایه ها باید کار فرهنگی کنیم. و کار کردنِ هر فردی، جای دیگری را نمی گیرد. شما هم حجره ای و هم اتاقیتان را می توانید تحت تاثیر بگیرید. شما می توانید در جلسه هایتان، مهمانان تقریبی که اینجا شناخته اید را دعوت کنید. ما باید با تقیه کار کنیم تا کارمان پیش برود.
یک بار هم دعوتش کنید و حرف هایشان را به دیگران برسانید. باید مانند ما چهره ای شوید که بسوزید، که از این سوختن هم کیف می کنم. هرچی به من بگویند دیگر شیرین است. به من سنی و شُنّی می گویند. ولی تکلیفم همین است. من به این ایمان رسیده ام که اگر غیر از این حرف بزنم پاسخ امیر المومنین و حضرت زهرا (س) را ندارم بدهم. می گویند چرا با امت رسول الله این کار را کردی و کاری نکردی که همدل و همزبان و همکار شوند؟ شما هم هر کسی باید در حد خودش کار کند. تو نمی توانی همه چیز را در جلسات استانی تغییر دهی ولی سه چهار بار می توانی درخواست کنی و فلانی را دعوت کنید. اصلا یک بار نواب را دعوت کنیم، و محاکمه اش کنیم. من می آیم جواب می دهم. الان عصر طلایی تبلیغ تقریب است. عصری است که شرایط زمان و مکان همه چیز را فراهم کرده تا با صدای بلند از تقریب دفاع کنیم و نترسیم. ما دوران تقیه را از 30 سال پیش گذرانده ایم. دیگر کم کم کاری کرده ایم که سایت های افراطی شیعه هم دارند خجالت می کشند و خودشان را جمع می کنند. تند روی علیه هر مذهبی، آب به آسیاب ریختن دشمن است. چرا امریکا به اللهیاری پناه و ویزا و همه چی می دهد؟ سفیر کویت به من گفت به ام المومنین اهانت شده و شما ساکت هستید. گفتم اولا ما ساکت نیستیم و ده ها بیانیه داده ایم. و دوم اینکه مگر شک دارید که این ها عامل امریکا و اروپا هستند؟ چرا به من ویزای کویت نمی دهید ولی به آن افراطی شیعه ویزای کویت می دهید؟ به کسی که کتاب اهانت آمیز به ام المومنین عایشه می نویسد ویزا می دهید ولی به من ویزا نمی دهید؟ معلوم است که پشت این کار استعمار است.
در انگلیس بالن چند متری هوا می کنند و روی آن به ام المومنین عایشه اهانت می کنند. یعنی این بدون اجازه حکومت است؟ اینکه نشدنی است. دیگر دست استعمار رو شده است و رو بازی می کند و ما همچنان در خم یک کوچه باقی مانده ایم.
منبع: خبرگزاری فارس