آیت الله صادق اخوان، استاد درس خارج حوزه علمیه قم و از فعالان عرصه بین الملل با حضور در جلسه هفتگی دفتر قم اتحادیه امت واحده، به ایراد سخنرانی درباره «امام خمینی، از بنیادگرایی تا نوآوری» پرداخت.
در ادامه سلسله جلسات تحلیلی دفتر قم اتحادیه امت واحده، پنجشنبه گذشته، آیت الله صادق اخوان، استاد درس خارج حوزه علمیه قم و از فعالان عرصه بین الملل به ایراد سخنرانی درباره «امام خمینی، از بنیادگرایی تا نوآوری» پرداخت. این استاد حوزه علمیه که به مناسبت ایام الله دهه فجر درباره این موضوع سخن می گفت کلام خود را با قرائت این آیه قرآن آغاز کرد: ]أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کلَِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فىِ السَّمَاء[(ابراهیم-24)
آنچه در ادامه می آید گزیده ای از نکات مطرح شده در سخنرانی ایشان می باشد:
یکی از بارزترین مصادیق کلمه طیبه اندیشه نیکو است که در آیات و روایات از کلمه طیبه به این مصداق اشاره شده است. البته بعضی از تفاسیر هم توحید را ذکر کرده اند که با اندیشه نیکو منافاتی ندارد .
قبل از انقلاب وضع اخلاقی کشور -که من درسفرهایی که به آبادان تهران و دیگر جاها داشتم -بقدری خراب بود که الان بعد از سی سال در بدترین کشورها که پیشرو در این مسائلند، دیده نمیشود.
دشمن دست به استحاله جوانان ما زده بود.
به طوری که جوانهای مومن دانشگاهی از ترس متهم شدن به ارتجاع نمازهای خود را در دستشویی ها می خواندند
یک روحانی برای ایجاد تشکیلات اسلامی است نمی توانست با نام اسلامی گروهی را سازماندهی کند(برای نمونه حتی امام موسی صدر دیده میشود که حرکة الامل و حرکة المحرومین را تاسیس کرد که هردو از واژه اسلامی در نام خود خالی هستند)
انقلاب ما خیلی سریع پیش رفت اگر از 19 دی 56 حساب کنیم در حدود یک سال به نتیجه رسید اما امام برنامه خود را از سال 42 آغاز کرده بود(اگر به قبل تر نگاه نکنیم)وفرمود یاران من در گهواره هستند
در تظاهرات کسانی را می دیدیم که از ظاهرشان حتی شک میکردیم که ساواکی باشند این قدر که با دین بیگانه بودند
مرحوم امام یکی از تفاوتهایش این بود که شعارهای ارزشی، شعارهای دینی اجدادش را زنده کرد تا حدی که او را متهم به ایده الیسم میکردند و باورشان نمیشد. حتی امام اصطلاحات را تغییر داد و از اصطلاحات قرآنی استفاده کرد مثلا به جای محرومین که بیشتر در ادبیات مارکسیستی استفاده میشد از واژه قرآنی مستضعفین استفاده میکرد. از اصطلاحات جدید طاغوت، استکبار و ... استفاده کرد و با ادبیات جدیدی سخن گفت.
از فتانی در تایلند، مورو در فیلیپین تا جزائر هاوایی در سراسر جهان نهضت های مردمی یا درون نظامی به پا خواستند به طوری که می توان این دهه را دهه انقلاب ها نامید که برابر با تمام انقلابهای طول تاریخ است. برای مثال فقط در عراق در این دهه 9 انقلاب شکل گرفت. اما انقلاب ما چیز دیگری بود. شعار انقلاب که "استقلال آزادی جمهوری اسلامی " بود نه شعاری معیشتی و نه سیاسی بود بلکه یک شعار کاملا ارزشی بود که تفاوت محسوسی با شعارهای دیگران (کمونیست ها"نان کار مسکن") داشت
ما در همه چیز وابسته بودیم صد در صد غرب زده بودیم. شعار استقلال طلبی یک شعار تو خالی نبود بلکه امام و مردم اراده تحقق این شعار را کرده بودند
برخی فکر میکردند با یک برچسب و پسوند اسلامی مشکل حل میشود و لذا میبینیم که تلوزیون را به خیال خودشان اسلامی کرده اند در حالی که محتوای گفتاری هیچ سنخیتی با قالب دیداری ندارد همان قالب را نگه داشده فقط گفتارش را عوض کرده اند. قالب رمانتیک نمایش میدهند بحث از فلسفه و اسفار ملاصدرا میکنند!!! مردم همان قالب را میبینند.
اما امام گفت باید به نوآوری دست بزنیم. ما نمیخواهیم وابسته باشیم پس باید همه چیز را خودمان بسازیم باید از خودمان همه جیز داشته باشیم
امام آمد همه چیز را عوض کرد فرهنگ جدیدی آورد که خودش اتوماتیک وار به همه جا صادر میشود
اگرچه نگذاشتند چندین جنگ داخلی در مرزهای کشور راه انداختند بلوچستان، ترکمن، کردستان و ... . بعد هم جنگی که بزرگترین جنگ جهانی تاریخ بود به راه انداختند که از شرق تا غرب با هم متحد شدند تا نگذارند این انقلاب صادر شود .
امام در زمانی انقلاب کرد که اندیشه انقلاب و مبارزه در انحصار گروه های انترناتیو و کمونیسم بود و کسی فکر نمیکرد بجز این اندیشه بتواند محور یک انقلاب قرار بگیرد تا جایی که جوانهای مسلمان هم برای انقلاب به آن روی میآوردند
امام شعارهایی که میداد تاکتیک و ابزار نبود بلکه راهبرد بودند و یکی از بزرگترین ظلمهای به ایشان این بود که گمان شد این شعار ها مثل شعارهای انتخاباتی برخی کاندیداها تاکتیک و ابزار است
برای مثال نظریه ولایت فقیه جمهوریت غربی را استحاله کرد و قالب و محتوای جدیدی مبتنی بر اسلام در آن دمید
یا شعار وحدت که راهبردی برای شکل دهی جامعه اسلامی و امة واحده قرآنی است هرگز تاکتیک و ابزار نیست که فقط در زمان وجود دشمن مشترک کاربرد داشته باشد
امام نشان داد از لحاظ عملی کسی شیعه است که به فکر مظلومان باشد و اگر کسی علیه حاکم جور قیام نکند اگر از نظر اعتقادی شیعه باشد و حتی آیت الله باشد از نظر عملی شیعه نیست و سنی است چرا که برخی از علمای اهل سنت قائل به این هستند که قیام حتی بر حاکم جور هم جایز نیست.
این چیز عجیبی نیست که یک نفر از نظر اعتقادی یک عقیده، از نظر فقهی مذهبی دیگر و از نظر عملی پیرو مذهبی دیگر باشد.
برعکس این مطلب را هم داریم کسی که در اعتقاد مثلا شافعی است ولی در عمل محب و پیرو حسین است و نمونه آن هم حماس که از لحاظ فقهی حنبلی است و در عمل و سیاست از شعار "هیهات من الذلة" که شعاری حسینی است پیروی میکند پس در عمل شیعه است.
امام کاری کرد که مسلمانان جهان که حتی شرم داشتند که اطرافیان بفهمند که مسلمانند امروز به مسلمان بودن خود افتخار میکنند و مسلمانان را از ذلت و خواری رها ساخت.
اما همه موارد بیان شده یکطرف علمیت امام یکطرف.
امام در اصول و فقه عالمی زبر دست بود ولی از همه مهمتر اینکه ایشان به اعتراف همگان بزرگترین عارف زمانه بود.بر عرفان نظری کاملا مسلط بود ودر عرفان عنلی کسی بود که تجلی گاه آیات جمال و جلال الهی بود.
اما عارف یعنی چه کسی؟ ذهن انسان سریع کسی را که گوشه نشین و اهل ذکر و ... را متصور میشود پس با این توصیف امام چه عارفی بود؟!!! عارف را چه سنخیتی با انقلاب و سیاست و ...
امام موسس عرفانی اجتماعی است که مگر در سیره ائمه اطهار (ع) سابقه نداشته است.
همان عرفانی که علی (ع) را به آن توصیف کرده اند که شب هنگام چونان مادران فرزند مرده بکّاء- ناله و فریاد بسیار – میکرد و صبح هنگام همچون شیری در میدان بود.
هیچکس در عرفان امام شک ندارد و آنرا رد نمیکند ولی با این حال با منش همه عرفای زمان فرق دارد که در متن جامعه و سیاست و جنگ است در حالی که تا قبل از ایشان هرکس را که دخالت در سیاست و اینگونه مسائل مینمود حتی اورا انگلیسی می خواندند.
گفتنی است هفته گذشته نیز، حجه الاسلام طاهری، نویسنده کتاب اکسیر اعظم که حاوی سخنان رهبر انقلاب درباره مساله وحدت ملی و انسجام اسلامی می باشد، به ارائه گزارشی از کتاب خود پرداختند.