تمرکز علما و روحانیت شیعه برای محقق کردن حق اهل بیت(علیهم السلام) و فراموش نشدن این مسئله در گذر ایام و نسل ها، باعث گردیده که به سایر اصول و مفاهیم گفتمانی از جمله توحید در گفتمان تشیع توجه کمتری بشود و طبیعی است که با تغییر ضرایب مفاهیم در یک گفتمان نوعی از انحراف در رفتار و اعمال دور از انتظار نباشد.
نویسنده: مجتبی احمدی
1. مسئله افراط گرایی و تکفیر در اهل سنت که عمدتا در قالب ایدئولوژی فرقه وهابیت نضج و گسترش یافته، بیشتر با رویکردی نظری مورد مناقشه قرار گرفته و تلاش شده است در قالب مباحث کلامی و معرفتی به نقد کشیده شود این در حالی است که تکفیرگرایی وهابی از زمینه ای تاریخی اجتماعی برخوردار است که بدون فهم این زمینه، قدم گذاشتن در وادی پاسخگویی نظری و معرفتی چندان در پاسخ به مسئله اصلی تکفیرگرایی و وهابیت موفقیتی حاصل نخواهد شد.
2. وهابیون در قرن 18 در سرزمین حجاز ظهور کردند در این ایام سرزمین حجاز یکپارچه نبود و حکومتی مرکزی نداشت و به صورت قومی و قبیله ای و سیستم ملوک الطوایفی مدیریت می شد. در این میان مسئله فرهنگ قبیله ای و عشیره ای بر فرهنگ اسلامی منطقه نیز تاثیر گذاشته بود و نوعی از رسوبات فرهنگ سنتی عرب صحرا نشین دوباره سربرآورده بود که مهمترین وجه و تجلی آن نوعی از شبه بت پرستی جاهلی بود همین مسئله محمد بن عبدالوهاب را بر آن داشت که شعار بازگشت به توحید و مبارزه با شرک را اصلی ترین شعار خود قرار دهد و عملا مسئله توحید را هسته گفتمانی وهابیت و سلفی گری اهل سنت تبدیل کند.
3. وهابیت عملا پاسخی برای حل مشکل شرک در شبه جزیره بود و چون در پاسخ به یک واقعیت اجتماعی شکل گرفت به شدت عملگرا شد و اقدام به جهاد فی سبیل الله برای زدودن نمودهای شرک در شبه جزیره و سپس جهان اسلام کرد.
4. باید توجه داشت که جذابیت گفتمانی و روشی وهابیت برگرفته از دو اصل نظری توحید و عملی جهاد است که همین مسئله با توجه به موجود بودن زمینه اجتماعی رشد وهابیت (رفتارها و اندیشه های تصوف و تشیع) باعث گردیده که همچنان گفتمان وهابیت از جذابیت کافی در افکار عمومی جهان اهل سنت برخوردار باشد.
5. مسئله شرک در نزد وهابیون از مسئله کفر مهم تر است و به همین دلیل وهابیون دشمن اصلی خود را تصوف (اعم از شیعه و سنی) و تشیع می دانند و این دو را دو جریان رواج دهنده شرک در جهان اسلام به حساب می آورند.
6. مفهوم ولایت در تاریخ تشیع به دلیل محقق نشدن حق اهل بیت (علیهم السلام) به محور اصلی گفتمانی تشیع تبدیل گشته است. از اینرو متمرکز شدن تلاش علما و روحانیت شیعه برای محقق کردن حق اهل بیت(علیهم السلام) و فراموش نشدن این مسئله در گذر ایام و نسل ها، باعث گردیده که به سایر اصول و مفاهیم گفتمانی از جمله توحید در گفتمان تشیع توجه کمتری بشود و طبیعی است که با تغییر ضرایب مفاهیم در یک گفتمان نوعی از انحراف در رفتار و اعمال دور از انتظار نباشد. به تعبیر دیگر هنگامی که برای مردم عامه تشیع از ولایت بیشتر از توحید گفته شود زیارت قبور اهل بیت از نماز سبقت بگیرد و یا شفاعت مجوز گناه شود و یا هیئت در مقابل مسجد قرار بگیرد و یا طبقه عزاداران بی نماز بوجود بیاید
7. از طرفی دیگر تصوف نیز گام در مسیر غلو و رفتارهای شرک آلود گذاشت که عملا عمده فرقه های صوفی نیز خاستگاه شیعی داشتند.
8. بنابراین باید توجه داشت که زمینه اجتماعی رشد وهابیت در جهان اسلام همچنان وجود دارد و تا زمانی که وهابیت خود را تنها متولی مبارزه با شرک و جهاد برای توحید ناب معرفی کند. جذابیت داشته و امکان رشد نیز برایش فراهم است.
9. بنابراین به نظر می آید باید تمرکز مبارزه با وهابیت در تشیع از رویکرد پاسخگویی به شبهات به رویکرد برجسته کردن توحید در تشیع تغییر کند تا جایی که یک جنبش اصلاحی توحیدخواه در تشیع شکل بگیرد و منحصر شدن تلاش برای توحید در دست وهابیت را بشکند و از سویی دیگر با در پی گرفتن روشی اصلاحی در مقابل روش تکفیری و انقلابی وهابیت، امکان مبارزه با زمینه های شرک و رفتارهای شرک آلود در جهان اسلام بدون تکفیر و خونریزی را نیز اثبات کند در چنین شرایطی حجت بر همه توحید خواهان اهل سنت که جذب گفتمان وهابیت شده نیز تمام خواهد شد و آن ها دیگر در نفس خود احساس بر حق بودن نخواهند داشت.
10. در پایان تاکید می شود این رویکرد دو هدف عمده را دنبال می کند اصلاح رفتاری تشیع و حذف زمینه اجتماعی وهابیت در تسنن