در حال بارگذاری ...

با این که پشتیبانی از جنبش های اسلامی و مستضعفان جهان، یکی از اصول اساسی انقلاب اسلامی و قانون اساسی کشور ماست، ما در شناسایی و ارتباط با جنبش های اسلامی و گروه های اسلامی در جهان، ضعیف عمل کرده ایم و فعالیت های ما در شأن آرمان ها و عظمت انقلاب اسلامی و نگاه بین المللی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب نبود.

نویسنده: یاسر عسگری


پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی در ایران، سبب شد که انقلاب اسلامی از نظر فکری و ارائه تئوری عملی، بیش ترین تأثیر را بر جنبش های اسلامی و نهضت های آزادی بخش معاصر در دورۀ اخیر داشته باشد. آثار و برکات انقلاب اسلامی بر حرکت های رهایی بخش و نهضت های جهان اسلام را می توان از موج اسلام خواهی، استقلال طلبی، عدالت خواهی، معنویت گرایی و گسترش مبارزات انقلابی علیه نظام های دیکتاتوری و کشورهای غربی، از خاورمیانه تا شمال آفریقا و از آسیای مرکزی تا آمریکای لاتین مشاهده نمود.

احیای هویت اسلامی در میان مسلمانان، بیداری ملت ها و ایجاد امید و انگیزه در بین نیروهای آزادیخواه و انقلابی جهان، از ثمرات مسلّم و انکارناپذیر انقلاب اسلامی ایران است. آهنگ اسلام خواهی و دین محوری برخاسته از انقلاب اسلامی، برای استکبار جهانی و به ویژه آمریکا و صهیونیسم، گران تمام شد و آن ها با هجمه های سنگین تبلیغاتی و رسانه ای و حتی نظامی، به طور جدی وارد عمل شدند تا آن ها را منحرف یا سرکوب کنند.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالانی در عرصۀ شناخت و شناساندن جنبش ها و حرکت های اسلامی و اسلام گرایان انقلابی در جهان اسلام بر آمدند و آثار خوبی در این زمینه منتشر کردند، که معروف ترین آن ها، استاد سید هادی خسروشاهی است که یک تنه در معرفی این حرکات و جریان های اسلامی، قدم های مؤثر فراوانی برداشت.

پس از پیروزی انقلاب، تلاش های فراوانی برای شناخت و ارتباط و حتی حمایت از جریان های اسلامی در جهان اسلام و حتی جریان های انقلابی جهان، صورت گرفت امّا متأسفانه این رویکرد با بروز مشکلات فراوان، کمرنگ و در دوره هایی اصلاً تعطیل شد.

در دوره هایی با بهانه هایی چون اتخاذ سیاست های تنش زدایی و گفت و گو، شاهد انفعال عرصۀ سیاست خارجی و قطع یا ارتباط بسیار کم با جریان های اسلام گراهای جهان اسلام بودیم و متأسفانه همین رویکرد دولت های جمهوری اسلامی ایران در دوره های موسوم به سازندگی و اصلاحات، باعث ناامیدی جریان های اسلام گرا و رهبران انقلابی مسلمان از انقلاب اسلامی ایران، آن ها را به سمت حرکات و جریان های افراطی مانند القاعده ـ که آلت دست کشورهای غربی و به ویژه آمریکا، بودند ـ سوق داد. چرا که القاعده، شعارهای پر رنگ و پر جاذبه ای دربارۀ ستیز با غرب و به ویژه آمریکا، می داد، فارغ از این که آن ها از تعاملات القاعده با آمریکا و سازمان های جاسوسی غرب، مطلع باشند.

امّا با اتخاذ سیاست های اصولی و انقلابی در سال های اخیر به ویژه از سوی دکتر احمدی نژاد، موج جدیدی از انگیزه و امید را به فعالان اسلام گرای سراسر جهان داده است و ضروری است که با بسیج عمومی رسانه ها و مراکز و تشکل های دانشجویی و مردمی و تحقیقاتی و حتی دولتی، در صدد شناسایی و ارتباط با این جریان های اسلام گرا و رهبران آن ها برآییم.

با این که پشتیبانی از جنبش های اسلامی و مستضعفان جهان، یکی از اصول اساسی انقلاب اسلامی و قانون اساسی کشور ماست، ما در شناسایی و ارتباط با جنبش های اسلامی و گروه های اسلامی در جهان، ضعیف عمل کرده ایم و فعالیت های ما در شأن آرمان ها و عظمت انقلاب اسلامی و نگاه بین المللی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب نبود.

ما متأسفانه، توجه خود را عمدتاً به حرکات اسلامی و اسلامگرایان چند کشور معدود مانند لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان محدود و منحصر کردیم و از خیلی از جریان ها و گروه های اسلامی در آسیای میانه، شرق آسیا، شمال و شرق و غرب آفریقا، اروپا و حتی آمریکای شمالی و آمریکای لاتین غافل شدیم. چه نیروها و جریان هایی که به استقبال از انقلاب اسلامی آمدند ولی ما به آن ها بی توجهی کردیم؛ یا این که با عملکرد نامناسب خود، آن ها را از خودمان راندیم یا بدبین و ناامیدشان کردیم.

در حال حاضر، حداقل کار در این زمینه، جبران کاستی ها و غفلت های گذشته، ارتباط با آن ها، اعتماد سازی برای آن ها، انتشار کتاب ها و اخبار و پخش مستندها و فیلم هایی دربارۀ آن ها است که جای آن در رسانه ها و به ویژه رسانه ملی ما، خالی است و ضروری احساس می شود.

این سؤال همواره در ذهن امثال من هست که ما چرا جریان های اسلامی کشورهایی مانند تاجیکستان، بنگلادش، آرژانتین، برزیل، بوسنی، الجزایر، سودان، نیجریه، و دهها کشور دیگر و حتی کشورهای همسایه مان همچون ترکیه، عراق، افغانستان و پاکستان و کشورهای جنوبی خلیج فارس را نمی شناسیم؟ آن ها چه مشکلات و چه نیازهایی دارند؟ آن ها در مبارزه و فعالیت هایشان چه تجربیاتی کسب کرده اند؟ در چه زمینه هایی ما می توانیم از آن ها الگو بگیریم یا این که با آن ها تعامل بکنیم و از سوی دیگر آن ها در چه زمینه هایی می توانند از ما الگو بگیرند؟

البته این نکته را اضافه کنم که این رویکرد اشتباه است که صرفاً به حرکات دولتی دستگاه دیپلماسی در این زمینه، بسنده کنیم. بسیار ضروری است که جریان های مردمی و تشکل های دانشجویی و مردمی، مراکز تحقیقاتی و مؤسسات بین المللی ما و به ویژه روحانیان و اندیشمندان حوزوی ما با آن ها، ارتباط مستقیم برقرار کنند تا بتوانیم درصدد معرفی و گسترش بیش تر تفکر اسلام ناب و انقلاب اسلامی و اجرای احکام اسلامی در جوامع مختلف، برآییم.

متأسفانه ما در بخش ترجمۀ آثار و تاریخ، و انعکاس اخبار این جریان ها ضعیف عمل کردیم و روشنفکران و نواندیشان سکولار جامعه ما در ترجمه و نشر آثار و افکار همفکران خود در کشورهای عربی بسیار فعال تر از ما عمل کردند و آثار بسیاری از آن ها را در جامعۀ ما ترجمه و منتشر کردند و ادبیات و گفتمان آن ها مانند سکولاریسم اسلامی، فمینیسم اسلامی، تجربه دینی، بشری بودن قرآن و ... را در کشور تبلیغ و ترویج کردند.

لازمۀ ارتباط مؤثر با این جریان ها، شناخت دقیق و آشنایی با تاریخ و تحولات و تطورات این حرکات است که اگر به این مسأله بی توجهی شود، خسارات جبران ناپذیری به ما و انقلاب اسلامی وارد می شود و جریان های اصیل اسلامی را از ما ناامید و دور می کند. لذا شناخت دقیق تاریخ و تحولات دو سه دهه اخیر این جریان ها و نحوه تعاملات یا تقابلات آن ها با کشورهای غربی و جریان های تکفیری و وهابیت، ضروری است.

در این جا باید از نقش رسانه ها و مؤسسات پژوهشی گفت که آن طور که وظیفه شان بوده، عمل نکردند و در شناسایی و معرفی آن ها به جامعۀ علمی و انقلابی کشورمان ضعیف بودند و حتی نتوانستند پیام انقلاب اسلامی را برای جهانیان تبیین کنند.

علی رغم تلاش هایی که صورت گرفته و شبکه های بین المللی که راه افتاد، مانند Press TV و العالم، امّا ما هنوز نتوانسته ایم پیام و حرف های خودمان را برسانیم؛ چرا که تبلیغات و هجمه رسانه ای دشمن، بسیار سنگین و فراوان است. همین ضعف ما در عرصه تبیین ماهیت و دستاوردها و مواضع بین المللی انقلاب اسلامی و ... باعث شده است که حتی اسلام گرایان و حرکات اسلامی، برداشت هایی نادرست دربارۀ مواضع ایران و اوضاع فعلی کشور داشته باشند و مواضعی که رسانه های غربی و وابسته به نظام امپریالیسم و صهیونیسم بین الملل دربارۀ ما القا می کنند، را بپذیرند و مبنای تحلیل هایشان دربارۀ انقلاب و ایران بکنند.

بنابراین بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی و تبیین شفاف و صریح و منطقی مواضع جمهوری اسلامی ـ که یکی از وظایف رسانه های جمعی و به ویژه صدا و سیما است، اگر به مسلمانان جهان و جریان های اسلامی و مردم آزادۀ جهان، عرضه شود، ما در آینده شاهد شکوفایی هر چه بیش تر گفتمان اسلام ناب و بیداری مسلمانان و ملت های آزاده و محدود شدن گفتمان های اسلام آمریکایی و اسلام سازشکار خواهیم بود.

 

 

در حال حاضر، رویۀ دشمنان اسلام به ویژه صهیونیسم بین الملل است که قبل از انجام هر تهاجم نظامی و سرکوبی جریان های اسلامی، ابتدا آن ها را با عناوینی همچون تروریست، بنیادگرا، متعصب، خشونت طلب و ... ترور رسانه ای کنند و ترسی از انقلاب اسلامی و جریان های اسلام گرای حقیقی در دل مردم جهان، بیندازد و آن گاه به برنامه های تجاوز طلبانه و قهرآمیز خود روی آورد. تا جلوی گسترش و رشد نهضت های اسلامی ـ از آسیای میانه گرفته تا خاورمیانه و آفریقا ـ را بگیرند.

یکی از وظایف رسانه ای ما به عنوان مبلغ اسلام اصیل و انقلاب اسلامی پویا در جهان اسلام و الگوی عملی و عینی حکومت اسلامی، معرفی دقیق شخصیت حضرت امام (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی جهان اسلام و الگوی رهبران اسلام گرا و انقلابی کشورهای جهان است.

اکنون که بیش ترین رسانه های جمعی دنیا، در اختیار دشمنان اسلام و یا وابسته به صهیونیسم بین الملل است و هجمۀ رسانه ای شدیدی را علیه اسلام گرایان و اسلام خواهی در جهان، آغاز کرده اند و به اسلام هراسی در جهان، دامن می زنند، این وظیفۀ رسانه ملی و دیگر رسانه ها و خبرگزاری های ایرانی و اسلامی است که به انعکاس اخبار دقیق و صحیح جریان های اسلامی و جوامع و گروه های اسلامی کشورهای جهان بپردازند و مظلومیت ها و فعالیت های آنان را بیان کنند و ماهیت گروه های سازشکار مدعی اسلام گرایی و اسلام گرایان قلابی و انقلابی نمایان وابسته و مرتجعی چون سران تشکبلات خودگران، القاعده و طالبان و ... را افشا کنند.

کاستی ها و ضعف شبکه های برون مرزی و عدم توجه به اخبار دقیق جهان اسلام و محدود کردن توجه ها به عراق، فلسطین، لبنان و افغانستان و غفلت از دهها کشور اسلامی دیگر، باعث شده است که بسیاری از مسلمانان و اسلام گرایان جهان، اطلاعات خود را از رسانه های بیگانه مانند BBC و CNN و ... بگیرند و از تحلیل های آن ها دربارۀ حوادث و اتفاقات، متأثر شوند.

البته مسؤولان ارشد برون مرزی صدا و سیما، و شورای امنیت ملی، و دستگاه دیپلماسی برای جلب مخاطبان بیش تر و تعامل سازنده و غیر مخرب بر رهبران جنبش های اسلامی نیازمند سیاستگذاری های کلان هستند تا از سویی، رسانه های جمهوری اسلامی ایران را به یک رسانۀ بی نظیر و پر طرفدار در جهان اسلام و رقیب جدی رسانه های مشهور بین المللی درآورند.




مطالب مرتبط

جریان شیرازی عمق استراتژیک ایران را نشانه رفته!
دوجریان دور کننده جهان اسلام از انقلاب اسلامی

جریان شیرازی عمق استراتژیک ایران را نشانه رفته!
دوجریان دور کننده جهان اسلام از انقلاب اسلامی

وجه مشترک بحران سوریه و پس از آن عراق، با جریان شیرازی در این است که هر دو عملا عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را نشانه رفته اند. بحران سوریه و عراق بدنه اهل سنت دنیا را از ایران جدا ساخته و جریان شیرازی نیز به دنبال جدا کردن شیعیان جهان از ایران است.

|

دلیلی دیگر براثبات طائفی نبودن دول عربی !

دلیلی دیگر براثبات طائفی نبودن دول عربی !

اخیرا اتفاقی در سطح دول عربی رخ داد که بار دیگر ثابت کرد که سران کشورهای عرب اساسا رویکرد متعصبانه مذهبی یا قومی ندارند! چند سال قبل در ایام جنگ 22 روزه و پس از آن جنگ 8 روزه و 51 روزه غزه مظلوم که دولتهای عربی در مقابل کشتار بیرحمانه مردم

|

دفع دو شبهه رایج عربی درباره ایران

دفع دو شبهه رایج عربی درباره ایران

دائما اشتباهات موجود در نظام عراق و سوریه و... به پای ایران نوشته می شود به این اعتبار که ایران یک قدرت منطقه ای است و طبعا باید بتواند جلوی آنها را بگیرد! مثلا می گویند مالکی چرا فلان کار را کرد؟ یا چرا این مساله در سوریه اصلاح نشده است یا چرا فلان حادثه در یمن رخ داد و قس علیهذا

|

نظرات کاربران