در حال بارگذاری ...

انتقال فرهنگی نه یک فرآیند هوایی که مسیری زمینی است که در بستر «ارتباطات اجتماعی» جوامع با یکدیگر اتفاق می افتد و از این منظر، فرهنگ و جغرافیا رابطه ای تنگاتنگ با یکدیگر دارند.

حوزه های تمدنی مانند ایران و هند و چین و... را که می نگری همگی تمایزاتی در زبان و فرهنگ و اندیشه دارند. هر چند از یکدیگر نیز متاثر گشته اند ولی وقتی به نقاط میانی این دو حوزه تمدنی می نگریم مساله جالب تر می شود. مثلا فرهنگ مردم پاکستان و خود زبان «اردو» از هر دو سوی این فرهنگها متاثر گشته و مملو از کلمات فارسی است. 
این پدیده که در نقاط متعدد دیگر نیز قابل ذکر است نشان می دهد که انتقال فرهنگی نه یک فرآیند هوایی که مسیری زمینی است که در بستر «ارتباطات اجتماعی» جوامع با یکدیگر اتفاق می افتد و از این منظر، فرهنگ و جغرافیا رابطه ای تنگاتنگ با یکدیگر دارند. 
با این فرض، تصوری که درباره «صدور فرهنگ انقلاب» داریم نیز باید تغییر کند. گرچه رسانه ها ابزارهایی موثر در انتقال فرهنگ می باشند ولی انتقال مناسب یک فرهنگ از راه دور یا صرفا از طریق رسانه میسور نیست. 
یکی از راههای موثر انتقال این فرهنگ انقلابی، انتقال آن از طریق مرزنشینان و اقوامی است که همسان آنان در آنسوی مرزها نیز وجود دارد. آذری و کرد و بلوچ و ترکمن و عرب ایران زمین، همگی فرصتی مناسب برای انتقال فرهنگ انقلاب اسلامی به خارج مرزها بوده و هستند. 
این مساله زمانی اهمیت دوچندان می یابد که بدانیم انقلاب ایران با پیرنگی شیعی در جهان تصویر شد و از همین رو نوعی مقاومت منفی برای انتقال مفاهیم مرتبط با آن به اطراف ایجاد گردید. از همین روست که همراه سازی اقوام و مذاهب ایران زمین، بهترین بستر برای رساندن صدای انقلاب مردم ایران به سایر جهانیان می باشد و کارایی آن بیش از رسانه های رسمی برون مرزی جمهوری اسلامی ایران است. 
این نکته زمانی اهمیت بیشتر خود را نشان می دهد که بدانیم، دیوبندیه به عنوان مذهب مردمان شبه قاره در شرق ایران و اندیشه های طریقتی در شمال شرق و اخوانی در غرب کشور ما، منبع الهام بخشی به بخش مهمی از مردمان منطقه اند که متاسفانه بدلیل عدم ورود به ساز و کار حکومت داری، هنوز در زمینه ساماندهی به اندیشه سیاسی اجتماعی خود دچار مشکل هستند و تجربه انقلاب اسلامی ایران می توانست از طریق مدیران و روحانیون درگیر با مسائل حکومتی به آنان نیز منتقل گردد. 
دغدغه تمدن سازی اسلامی و ایجاد عزت و قدرت در میان مسلمانان، امری مشترک است که براحتی از طریق بکارگیری فرصت «تنوع مذهبی ایران زمین» قابل انتقال به دیگران می باشد. 
 




مطالب مرتبط

مکتب مناظره!
نیم نگاهی به مقوله مناظره در مکتب اهلبیت(ع)

مکتب مناظره!
نیم نگاهی به مقوله مناظره در مکتب اهلبیت(ع)

بررسی سیره ائمه علیهم السلام در قبال دیگران اتفاقا نشان از تاکید بر اشتراکات و پرهیز از طرح مباحث مورد اختلاف دارد تا بتواند محملی برای محبت و همدلی و همکاری و همراه سازی مهیا شود و البته طبعا اینگونه نیست که در صورت نیاز از بیان عقیده خود و اثبات صحت آن ابا داشته باشند.

|

نظرات کاربران